سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هفت راه برای نوشتنِ یک مجموعه داستانِ کوتاه برای تازهکارها

قصه صوتی کودکانه

قصه کودکانه رایگان

قبل از گفتن هرچیزی بگذارید چند تا سنگ را وا بکنم. تازه‌کار یعنی آدمی که هنوز جرات ندارد توی فرم‌ِ بانک یا یک‌جایی که قرار است شغلش را بگوید بنویسد نویسنده. یعنی هنوز از این راه پول درنمی‌آورد

دوم ‌که نوشتن دستورالعملِ نصبِ آبگرم‌کن نیست که از روی دستوالعمل بشود نویسنده شد. این‌ها همه پیشنهاد است

سوم، این نوشته و هرچیزی شبیه این که هرکسی بنویسد ارزش علمی ندارد، یعنی امتحان شده قابل اثبات و قابلِ درس دادن نیست. اساسن فقط راه‌حل‌های شخصیِ آدم ها است

 

 

چیزی برای گفتن

نوشتن از جایی شروع می شود که آدم چیزی برای گفتن داشته باشد. این جمله‌ی بدیهی با گذاره‌های مشخص آن‌قدرها هم ساده نیست. نویسنده‌های حرفه‌ای (به معنای کسی که از راه نوشتنِ خلاق پول درمی‌‌آورد) زیادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند، آن‌ها می‌نویسند چون کارِ دیگری بلد نیستند. گاهی می‌فهمند چیزی برای گفتن ندارند و از شگرد‌های نویسندگی برای پیشبرد قصه استفاده می‌کنند که نوشته‌شان را سرپا نگه‌دارد، یا نمی‌فهمند چیزی برای گفتن ندارند و چون نمی‌فهمند از آن شگردها هم استفاده نمی‌کنند و چیزهای پرتِ نامربوطی می‌نویسند. بنابراین سهل است که یک نویسنده‌ی تازه‌کار بدونِ این‌که چیزی برای گفتن داشته باشد شروع کند به نوشتن

اما این چیزِ جادویی چه‌جور چیزی است؟ راستش هیچ نمی‌دانم. این چیز می‌تواند یک تصویر باشد، صحنه‌ای از زندگی آدم‌های واقعی، تکه گزارش مستندی باشد از نهنگ‌هایی که خودشان را به ساحل انداخته‌اند یا حرف‌های دو آدمِ گذری در خیابان. این‌ چیز هر چیزی دور و برِ نویسنده است، یک تصویر، یک رویا، تکه‌ای از یک تابلو ولی واقعن باید باشد، بدون آن نمی‌شود نوشت

این چیز نقطه‌ی مرکزی داستان شما است و باقیِ چیزها دورِ آن تنیده می‌شود البته این فعلِ تنیدن و نقطه‌ی مرکزی معنی‌اش این نیست که مهم‌ترین تکه از داستان است یا بعدن در بازنویسی‌ها حتمن باید سرِ جایش بماند. این چیز می‌شود دور انداخته شود در پیش‌داستان بیاید، کم‌رنگ شود اما حتمن باید باشد

این چیز از دو منبعِ متفاوت اما متصل به هم بیرون می‌آید. توده‌ی احساساتی و انباشتگی تصویری داستانی. توده‌ی احساساتی همه‌ی تجربه‌های دستِ اولِ نویسنده است، همه‌ی چیزهایی که با حواسش درک کرده حتا تجربه‌های عرفانی و لاهوتی که قابل درک با حواس نیست اما بر او گذشته. معمولن در نویسنده‌های تازه‌کار این منبع بزرگ است و از این‌جاشان چیزها را پیدا می‌کنند. انباشتگی تصویری داستانی تجربه‌های دستِ دومِ نویسنده است، چیزهایی که خوانده و شنیده و دیده. شخصیتِ یک فیلم می‌تواند یک چیز بسازد، شکلِ روایت یک داستان یک چیز و گفت‌وگوهای شخصیت‌های یک تآتر یک چیز. معمولن در نویسنده‌های تازه‌کار این منبع کوچک است و از این‌جا چیزها را پیدا می‌کنند

چرا فرقی بین این دو منبع بزرگ و کوچک در نویسندگان تازه‌کار نیست؟ چون آن‌ها هنوز شیرِ اتصال این دو منبع را باز نکرده‌اند. نویسندگان تازه‌کار توده‌ی احساساتی بزرگی دارند، همه‌شان تجربه‌های یکه‌ای را از سرگذارنده‌اند که نوشتن هر یکی‌شان آن‌ها را نویسنده‌ی بزرگی می‌کند اما آن‌ها چیزهای کمی خوانده‌اند، فیلم‌های کمی دیده‌اند و کم به تآتر رفته‌اند، تقصیری ندارند آن‌ها تازه‌کارند اما اگر این شیر را باز کنند طبق‌ِ قانونِ ظروفِ مرتبطه سطح این دو منبعِ نوشتن یکی می‌شود

به مرور انباشتگی تصویری داستانی در نویسنده بزرگ می‌شود تا جایی که از توده‌ی احساساتی او هم بزرگ‌تر می‌شود، اگر نویسنده هنوز شیر اتصال را باز نکرده باشد، اندام بیش از اندازه‌ بزرگی از تجربه‌های مجازی دارد. اندام نامتقارنی که نوشته‌هاش را تصنعی می‌کند، او با این‌که زیاد خوانده و دیده و شنیده هنوز تازه‌کار است

نویسنده‌ی حرفه‌ای بینِ این دو منبعِ نوشتن تعادلی برقرار کرده که بنا به نیاز از هرکدام استفاده می‌کند. گاهی چیزهایی را از یکی از منبع‌ها برمی‌دارد و با چیزهایی از منبع دیگر قاطی می‌کند. هرجوری که از این‌ها استفاده کند فرقی نمی‌کند، رازِ کوچکِ نویسنده‌ی حرفه‌ای، تعادل این منابعِ نوشتن است

فرقی نمی‌کند آن چیز را از کجا برداشته‌اید تا چیزی برای گفتن ندارید، ننویسید

ناتوانی‌های نوشتن

بعد از این‌که چیزی برای گفتن داشتید مهم‌ترین‌کار این است که بدانید آن چیز در چه قالبی می‌گنجد. گاهی ما چیزِ بسیار درخشانی داریم، الماسی که عمرمان را صرفِ پیدا کردنش کرده‌ایم اما این چیز در قالبِ نوشتنی که بلدیم نمی‌درخشد. بلدیم شعر بگوییم این چیز تراشِ داستان می‌خواهد، بلدیم فیلم‌نامه بنویسم این چیز در قالبِ نمایش‌نامه درخشان می‌شود. راه‌حل این نیست که ما همه‌ی قالب‌های نوشتن را به کمال بشناسیم، این‌کار بیشتر از یکی دو عمر می‌خواهد، راهِ حلِ عملی این است که ناتوانی‌های خودمان و قالبِ نوشتن‌مان را بشناسیم

برای نوشتنِ شعر باید زندگی شاعرانه داشت، روحی متلاطم، خانواده‌ای ثروت‌مند یا توانِ زندگی فقیرانه. به قول مایاکوفسکی شعر شغلی بیست و چهار ساعته است. با این شغلِ تمام وقت دیگر نمی‌شود سرپرست کارگاهِ عمرانی بود یا دندان‌پزشک

داستان‌ِکوتاه در یک نشست نوشته می‌‌شود و در یک نشست خوانده می‌‌شود. این تعریف دایره‌المعارفی تعریف گول‌زننده‌ای است. داستان کوتاه نوشتن همه‌ی دردسرهای داستانِ بلند نوشتن را دارد بی‌آن‌که محاسنش را داشته باشد. داستان‌کوتاه شخصیت‌ دارد، ماجرا دارد، برای نوشتنش باید همه‌ی شگردهای داستان‌نویسی را بلد بود، باید تعلیقی در داستان داشت، نمی‌شود تا ابد داستانِ مردهای بدونیِ اسمی را نوشت که جلوی زنِ بدونِ اسمی در کافه‌ای سیگار می‌کشند و قهوه می‌خورند و جمله‌های بی‌ربط می‌گویند. برای نوشتنِ داستانِ کوتاه باید بتوانید لحظه‌ای از زندگی را نگه‌دارید و با چیزی شبیه تکنیکی که در فیلمِ ماتریکس استفاده شده دورِ صحنه بچرخید. اگر به اندازه‌ی کافی به جزئیات دور و برتان توجه ندارید، اگر حوصله‌ی شرحِ حوادثِ ساده را ندارید و فکر می‌کنید باید داستان‌هایی تعریف کنید که شخصیتِ داستان‌تان جنب‌وجوشِ بیشتری داشته باشد، داستان کوتاه نوشتن خیلی راضی‌تان نمی‌کند

رمان‌نویس باید عادت‌های منظمِ نوشتن و پیوستار فکری داشته باشد. یعنی اگر آدم کم حوصله‌ای هستید اصلن رمان قالب خوبی نیست مگر این که بخواهید از این اداها دربیاوید که کوتاه‌ترین رمانِ جهان را نوشته‌اید مثلن در دو خط. شخصیت‌های رمان معمولن در بسترِ زمانی طولانی زندگی، ماجراهای متفاوتی را از سر می‌گذرانند، رمان‌نویس باید بتوانید برای این زمان طولانی و مکانِ احیانن متعدد منطقی بتراشد. اگر نمی‌توانید پدرتان را متقاعد کنید برای‌تان لپ‌تاب بخرد، سراغِ رمان نروید

نمایش‌نامه‌نویس باید زبانِ گفت‌وگو را بشناسد، بداند آدم‌ها کی حرف می‌زنند کی سکوت می‌کنند و از همه مهم‌تر بداند چه‌طور با کلام می‌شود بر طرفِ مقابل تاثیر گذاشت. اگر آدم‌ِ درون‌گرایی هستید و از تاثیر گذاشتن برآدم‌ها با کلام‌تان لذت نمی‌برید این قالبِ نوشتن خیلی مناسب‌تان نیست

فیلم‌نامه‌نویس باید جز گفت‌وگو‌نویسی، صحنه پردازِ خوبی باشد. بتواند بین درون‌گرایی شخصیت‌ و رفتار بیرونی اولویت را به برون‌گرایی بدهد، چرا که شخصیت‌های فیلم در بسیاری موارد از بیانِ درونیات‌شان عاجزند مگر این‌که از آن با کسی حرف بزنند یا یک صدای دورنی بگوید چه فکر می‌کنند. از همه مهم‌تر فیلم‌نامه‌نویس باید بتواند آدم‌هایی را که در مراحلِ بعد روی نوشته‌اش کار می‌کنند تحمل کند. کارگردان، بازی‌گر، تدوین‌گر همه روی روند شخصیت‌پردازی و ماجراها تاثیر دارند. اگر آدمِ منعطفی نیستید، فیلم‌نامه‌نویسی واقعن عذاب‌آور است و هیچ به پولی که بابت نوشته‌تان می‌دهند نمی‌ارزد

قبل از هر کاری مطمئن شوید چیزی که پیدا کرده‌اید واقعن به دردِ نوشتنِ داستانِ کوتاه می‌خورد

طرح، الگویی برای تخطی

در بسیار از کلاس‌های داستان‌نویسی به درست بر نوشتنِ طرح برای داستانِ کوتاه اصرار می‌شود. می‌گویم به درست چون داشتنِ الگویی برای این‌که بدانیم چه‌ها را نباید نوشت الزامی است. از این‌جا دیگر راه ما و کلاس‌های داستان‌نویسی از هم جدا می‌شود. ایده‌ی نوشتنِ مو به مو از روی طرح بیشتر به دردِ نوشتنِ فیلم‌نامه یا رمان می‌خورد. شخصیتِ یک داستانِ کوتاه می‌تواند به آنی از دنیای خیال‌وارش وارد دنیایی عینی شود و نوشتنِ داستان براساس طرح این خاصیتِ ذهنی عینی شخصیت‌های داستان را از آن می‌گیرد. همین‌طور در بسیاری وقت‌ها اصلن ماجرایی در کار نیست که براساس آن طرح بنویسیم، یک آدمی یک‌جا نشسته به چیزی در گذشته فکر می‌کند و داستان فقط فکر کردن به همان گذشته است، پس طرح داستان به چه‌کاری می‌‌آید. مهم‌ترین فایده‌ی طرح این است که تقریبن ته و سرِ چیزی را که می‌نویسیم می‌دانیم. مثلن می‌دانیم یک سرباز آمریکایی بوده که دختر نوجوانی را در انگلیس دیده و برایش نامه می‌نویسد (با عشق و نکبت به ازمه، سلینجر) یا مردی که کارش پیداکردن زن برای مردهای جوانی است که قصدِ ازدواج دارند، برای خاخام جوانی دنبال زن می‌گردد و خاخام عاشقِ دخترِ خودِ مردِ میانجی می‌شود (چلیک معجزه، مالامود) یا مردی به علتِ ورشکستگی از همسایه‌‌اش دزدی می‌کند و بعد سعی می‌کند پول را برگرداند (سارق حومه‌ی شیدی هیل، چیور) احتمالن می‌شود به این نوشته‌های یک خطی گفت طرحِ داستان. البته بعضی اوقات به این طرح‌ها زمان و مکان را هم اضافه می‌کنند تا جزئیات روشن‌تری داشته باشد. سرباز امریکایی در جریانِ جنگِ جهانی دوم دختر را دیده. مردِ زن‌یاب در نیویورک دهه‌ی پنجاه برای خاخام دنبالِ زن می‌گردد. مردِ ورشکسته در حومه‌ی نیویورک در دهه‌ی شصت زندگی می‌کند. همه‌ی این زمان مکان‌ها که به آن خط اولیه اضافه می‌شوند بنیاد الگویی را می‌ریزند که می‌تواند تخطی‌های بعدی نویسنده را بسازد

این‌که داستان باید از کجا شروع شود کاملن به تخطی از الگوی این طرح‌ها بسته است. یعنی اگر مثلن در داستان سلینجر سرباز امریکایی در گذشته دختر را دیده و حالا دارد یاد می‌‌آورد، الگوی خطی قصه را عوض می‌کند. یا اگر داستانِ خاخام را ببرید به دهه‌ی بیستِ نیویورک با داستانِ دیگری طرف هستید. طرحِ داستانِ شما ثابت است اما موقعیتِ زمان مکانی که شخصیت‌ها در آن سیر می‌کنند دایم می‌تواند تغییر کند

شخصیت‌نمایی و شخصیت‌پردازی

وقتی شخصیتِ شما در طولِ داستان دچار استحاله‌ای درونی یا بیرونی نمی‌شود شما به شخصیت‌نمایی احتیاج دارید نه شخصیت‌پردازی. درواقع داستان کوتاه بیشتر از آن‌که به شخصیت‌پردازی نیاز داشته باشد نیازمندِ ساختِ شمایلی از شخصیت است. طورِ مداد دست‌گرفتنِ یک شخصیت در داستانِ کوتاه بسیار شخصیت‌نماتر از آن است که شما خواستگاه اجتماعیِ شخصیت یا تمایلات سیاسی‌اش را بدانید. منظور از ساخت شمایلی ابدا ساختی نمادگرا از شخصیت‌ها نیست که مثلن در دوره‌ای برای نشان‌دادن تمایلات چپ‌گرایانه‌ی شخصیت الا و لابد عینک کائوچوئی دسته‌شاخی به صورت شخصیت می‌‌زدند یا برای ساختِ یک چریک کتانی چینی و کاپشن آکریکایی تنش می‌کردند. ساختِ شمایلی یعنی نشان‌دادنِ وجوهی از خصایلِ بیرونیِ شخصیت که بدونِ تغییر در زمان یا مکانِ داستان می‌تواند خصوصیاتی از شخصیت را آشکار کند. اگر شخصیتِ شما سیگاری قهاری است که برای زرد نشدنِ بندِ دومِ انگشتِ وسط و اشاره‌اش چوب‌سیگار دست می‌گیرد اگر شخصیتِ شما زنِ خانه‌داری است که وسواسِ پاک‌کردن لکه‌های مختلف را دارد، اگر شخصیتِ شما بچه‌ی هشت ساله‌ای است که می‌تواند راجع به متافیزیک حرف بزند لازم نیست از جایی شروع کنید که پدر و مادر این آدم‌ها کی بودند، در کدام دانشگاه درس خوانده‌اند و خلاصه زمینه‌های اجتماعی، اقتصادی سیاسی افعال‌شان از کجا می‌آید. شما کافی است و باقی را بگذارید رفتارِ این اآدم‌ها را نشان بدهید و مفاهمه با آن‌ها را بگذارید به عهده‌ی خواننده. احتیاجی نیست دلایل انجامِ کارهاشان را تحلیل کنید یا در ذهنشان مداقه کنید

در سنت‌های ادب فارسی هم شکلی از نوشتن وجود داشته به اسم مقامه. مقامات نمونه‌ی غایی این شخصیت نمایی‌ها هستند، آدم‌ها خلاصه می‌شوند در نقش‌های اجتماعی‌شان. درویش، شاه، دزد، دکان‌دار. میزانِ اطلاعِ ما از شخصیت همین‌ها است و هرچه قرار است بدانیم باید در رسته‌ای از عرف‌ها و عادت‌های این شخصیتِ اجتماعی بگذاریم

الان شاید به نظر برسد منظورِ من این است که در داستان کوتاه به جای شخصیت‌سازی بهتر است تیپ‌سازی کنیم اما این بحثِ درازِ تیپ و شخصیت به هیچ‌جایی نمی‌رسد. چون اگر بیشتر بپرسید هیچ تعریفِ روشنِ قابلِ قبولی برای تفاوتِ بین تیپ و شخصیت ندارم که بگویم. درواقع می‌شود یک‌جوری این تعریف را سمبل کرد و خلاص شد. این‌که تفاوتِ بینِ تیپ و شخصیت میزانِ از پیش‌دانستگیِ ما نسبت به احوالاتِ یک شخصیت در یک داستان است. اگر من بتوانم کارِ بعدیِ شخصیتِ شما را حدس بزنم یا ذهنش را بخوانم شما چیزی متمایل به تیپ خلق کرده‌اید و اگر نتوانم شما یک شخصیت ساخته‌اید

فراموشی

یکی از عادت‌های لازمِ نویسندگی برای نوشتن یک مجموعه داستان فراموش‌کاری است. نویسنده باید بتواند هر چیز را دیده، خوانده و شنیده فراموش کند، یعنی از سطح دانستگی هوشیار به دانستگی ناهوشیار منتقلش کند. نقلِ قولِ الیوت بسیار متواتر است که نویسند‌ه‌ی خوب، دزدی است که ردپای دزدی‌اش را پاک کرده اما دزدی‌ای که الیوت حرفش را می‌زد امروز دیگر بی‌معنا است. امروز نویسنده‌ی خوب نویسند‌ی فراموش‌کار است.

اصلن قصدِ ندارم از مفهومِ اصالت در نوشته یا نویسنده صحبت کنم، آن آدمِ دستِ اولی که نویسنده‌ها دایم می‌خواهند باشند ظاهرن از دوره‌ی افلاطون تخمش ورافتاده بود. هیچ چیز جدیدی در جهان نیست، ما هر چه به یاد می‌آوریم را وقتی فراموش کرده‌ایم. این جمله‌ی درخشان از افلاطون است.

درگذشته سرقات مثل چماقی بالای سرنویسنده بود و در صورت مضامین، ترکیبات یا خط روایی مشترک تنها می‌توانست بگوید این دو موضع یا ترکیب یا خط داستانی، بین من و فلانی متوارد شده. اگر آدم خلاق‌تری بود آن‌چه قواص در توجیهِ چاپ شعرهای حزین به نام خودش کرد را می‌کرد اما امروز به یُمنِ بینامتنی همه چیز سهل شده. روابطِ بیناگفتمانی و بینامتنی نویسنده را مبراکرده از ساختن دروغ‌های شاخ‌دار برای توجیه این‌که مضامین و ترکیبات و خطوط مشترک چه‌طور به نوشته‌اش رسیده

بنابراین نویسنده باید همه‌ی تمرکزش را بر فراموش‌کاری بگذارد. نویسنده باید بتواند خطِ قصه‌ی فیلمی را که دیده فراموش کند، جمله‌هایی که قهرمان تآتری گفته و خوشش آمده فراموش کند، رنگِ لاجوردی خوشی که روی تابلوی نقاشی‌ای دیده فراموش کند و بعد همه‌ی این فراموش‌کاری‌ها را وقتِ نوشتن جوری احضار کند که برای اولین‌بار در جهان نوشته می‌شوند، انگار از عدم خلق شده‌اند.

فراموش‌کاری توانایی کمی نیست، باور کنید بیشترِ دوستانِ نویسنده‌ی من وقتی از چیزی خوش‌شان می‌آید آن را گوشه‌ای در دفتر یادداشتی، جایی می‌نویسند. این‌جور یادداشت‌نویسی اگر به دردِ شاهدِ مثال آوردن در مقاله‌ای و بحث‌های کافه‌ای و پست‌نویسی اینترنتی بخورد به هیچ‌دردِ داستان‌نویسی نمی‌خورد. آن دوستان نویسنده‌ی من خیلی خوب راجع به داستان حرف می‌زنند، تئوریسین‌های قابلی هستند، ستون‌های پرخواننده‌ای در روزنامه‌ها و وبلاگ‌های پرطرف‌داری در اینترنت دارند اما داستان‌هاشان را خودشان هم رغبت نمی‌کنند دوباره بخوانند چون دایم یادشان می‌آید کدام جمله را از دهانِ کدام بازیگر در کدام فیلم کنده‌اند آورده‌اند توی داستان‌، خط داستان‌شان را از کدام داستانِ نویسنده‌ی مورد علاقه برداشته‌اند یا این ترکیبِ به‌خصوص را از شعر کدام شاعر رونویسی کرده‌اند و این یادآوری که آدمِ دستِ اولی نیستند آزارشان می‌دهد. وقتی چیزی را جایی یادداشت نمی‌کنید و سعی می‌کنید فراموش کنید لااقل خودتان از نوشته‌تان راضی هستید. همیشه هم می‌توانید روی این حساب کنید که منتقدان‌تان آن نسخه‌های اصلی را که شما فراموش کرده‌اید، نخوانده باشد، ندیده باشد، نشندیده باشد

نظم

نظم‌خودتان را پیدا کنید. راهِ حلِ هیچ‌کس در منظم شدن به درد شما نمی‌خورد. با لباسِ کار پشتِ کامپیوتر نشستن راه حلِ شخصیِ یک نویسنده برای به نظم کشیدنِ خودش است، آن راهِ حل امکان دارد اصلن به دردِ شما نخورد ولی این‌که باید در نوشتن نظم داشت توصیه‌ای کاملن جدی است.

نظمِ نوشتن نه به معنای مرسومِ آن که یعنی مرتب و هر روز به مقدارِ خاصی بنویسید. این توصیه بیشتر به درِ رمان‌نویس‌ها می‌خورد. با یک حسابِ سرانگشتی یک رمان‌نویس اگر روزی یک صفحه بنویسد سرِ سال سیصد و شصت و پنج صفحه داستان دارد ولی شما فوقش می‌خواهید نه داستان با صد و چهل صفحه بنویسید (این نه داستان و صد و چهل صفحه اندازه‌ی ایده‌آلی به نظرم می‌رسد چون سلینجر مجموعه‌ی نه داستان را با همین‌قدر داستان و همین‌قدر صفحه چاپ کرد) بنابراین خیلی کارِ سختی ندارید. اگر فقط برای صد و چهل روزِ سال برنامه‌ی نوشتن داشته باشید کافی است اما یادتان باشید مرحله‌ی ویراستاری در نوشتنِ داستان‌کوتاه بسیار خسته‌کننده و کسالت‌بار‌تر از رمان است. شما دایم باید نوشته‌هاتان را از نو بخوانید و تنها در هربار خواندن کلمه‌ای یا جمله‌ای را بردارید و بگذارید.

نظم برای شما یعنی دانستنِ از پیشِ این‌که مجموعه داستان‌تان چند داستان دارد؟ آیا داستان‌ها مضمون مشترکی دارند؟ صحنه‌های مشترکی دارند؟ شخصیت‌های مشترکی دارند؟ بدون پیوستگی فضاهای مشترکی را تداعی می‌کنند؟ نظم برای شما یعنی داشتنِ ایده‌ا‌ی کلی برای داستان‌ها که وقتی خواننده مجموعه داستان‌تان را ورق می‌زند فکر نکند با داستان‌هایی بی‌ربط طرف است که اتفاقی و برحسب نوشته شدن توسطِ نویسنده کنارِ هم جمع شده‌اند. فکر کردن به همین‌ها نظم شما را در ذهنِ خواننده‌تان تداعی می‌‌کند.

اگر واقعن با نظم مشکل دارید نامنظم نما باشید تا منظم نما، کسی از آدمِ نامنظم انتظار نظمی ذهنی ندارد

تئوری‌های ادبی

نویسنده چه‌قدر باید از اصول انتقادی سر در بیاورد؟ برای این سوآل جوابِ درستی ندارم. نویسنده‌ی داستان می‌تواند تئوری ادبی زیاد بداند، کم بداند یا اصلن نداند. این دانستن و ندانستن تاثیر مستقیمی روی نوشتنش ندارد بعد از نوشتن اثر می‌کند. ما در برخورد با هر متن دو مرحله را طی می‌کنیم، واکنش قبل از نقد و واکنش بعد از نقد. واکنش قبل از نقدِ ما یک جور تاثیر و تاثر حسی است. از نوشته خوشمان آمده یا بدمان آمده، کم خوشمان آمده یا زیاد بدمان آمده، همین. در این مرحله هیچ نگاه انتقادی‌ای در قضاوتِ ما نسبت به اثر نقشی ندارد و البته این نظر اول معمولن گفته نمی‌شود. گفت‌وگویی درونی بینِ ما و ما است و گاهی تنها به آنی وجود دارد. به محضِ از سر گذراندنِ مرحله‌ی اول واکنش بعد از نقد شروع می‌شود. این‌جا است که معیارهای زیباشناسانه، تاریخِ هنر و ادبیات، روابطِ بینامتنی و البته سرنمون‌هایی که متنِ خوانده شده به آن‌ها وابسطه است یادمان می‌‌آید

چه بسیار چیزها که خوانده‌ایم خوشمان آمده و بعد در بوته‌ی نقد پاک ذوب شده و چیزِ ناخوانِ بی‌ربطی از آب درآمده و چه آثاری که در ابتدا خوشمان نیامده و بعد با معیارهای نقادانه اثری عمیق، فلسفی، تاثیرگذار به نظرمان آمده یا حداقل برای این‌که دیگران آن‌طور تعریفش می‌کنند ما به بدآمدنِ اولیه‌مان شک کرده‌ایم

هر اثر هنری از رابطه‌ای بسیار ساده پیروی می‌کند، یا در واکنشِ خالقش با درونیات و جهانِ خودش خلق شده یا در واکنش به تاریخِ هنر و ادبیات. گاهی هم به ندرت این واکنش می‌تواند هردوانه باشد

مثلن بوفِ کورِ صادق هدایت که هم بازتابِ زندگیِ شخصیِ هدایت بود هم همگرایی با ادبیاتِ فرانسوی مآب که سورئالیسم در آن گفتمان غالبِ زمانه بود.

تنگسیر با این‌که یکی از بهترین نمونه‌های داستانِ ناتورالیستی در ادبیاتِ فارسی است بیشتر مچ انداختنِ چوبک است با گونه‌ای از نوشتن یا نمادپردازیِ گلستان در اسرارِگنجِ دره‌ی جنی واکنشی است درونی‌شده به شرایط اجتماعی. با این قیاس مثلن تنگسیر واکنشی با تاریخ ادبیاتِ فارسی است و گنج دره‌ی جنی واکنشی به درونِ نویسنده، البته این تقسیم خیلی سردستی و اولیه تازه از این‌جا است که توانایی‌های نقادانه به کار نویسنده می‌آید وقتی قرار است از خودش و نوشته‌اش جدا شود و از منظرِ دیگری به متنش نگاه کند

اگر قرار است به نوشته‌تان نگاه انتقدادی داشته باشید بیشتر از این‌که تئوری ادبی بدانید لازم است بر خود شیفتگی بعد از خلقِ اثر فایق بیایید. این خودشیفتگی (که خیلی چیز و طبیعی و لازمی است) جلوی هرجور انتقادی می‌ایستد و ومنتقد را چه آدمِ دیگری باشد چه خودمان سرکوب می‌کند

البته به تعادل رسیدن به این قوای انتقادی هم لازم است. بیاری مواقع که خودانتقادی از نوشته باعث می‌شود نوشته‌ای که می‌تانسته زندگی طبیعی داشته باشد سال‌ها در کمدها یا هاردهای کامپیوتر بگذاریم خاک بخورد


8 ویژگی کتاب داستان کودکانه خوب

بسیاری از این سئوال را دارند که چه کتاب داستان کودکانه برای فرزندم مناسب است؟ در این مطلب 8 ویژگی که هر کتاب قصه کودکان باید داشته باشد را توضیح می دهم با توجه به این ویژگی ها می توانید کتاب های مناسب را برای فرزندتان انتخاب کنید.

کتاب داستان خردسالان باید پر از تصاویر با رنگ های شاد و براق باشد و نوشته های کمی داشته باشد. زیرا یک تصویر بهتر از هزار کلمه مفهوم را به کودک می رساند. برای آموزش و تقویت خلاقیت کودک هم تصویر حرف اول را می زند.

  • کتاب داستان کودکانه باید محتوای خلاقانه داشته باشد.

کتاب قصه باید محتوای خلاقانه داشته باشد و خواندن آن برای کودک هیجان انگیز و جالب باشد. علاوه بر آن باید اتفاقات در داستان سریع باشد. شخصیت های داستان باید به خوبی معرفی شده و برای کودک باور پذیر باشند. مشکلات و مسائل شخصیت های داستان باید مشابه مشکلات و مسائلی باشند که کودک در آن سن با آنها مواجه می شود.

  • بهتر است در داستان صحبت های خنده دار و لطیفه های بامزه گفته شود.

  • خواندن کتاب برای کودک باید آسان باشد.

تقسیم بندی کتاب باید به گونه ای باشد که خواندن کتاب را برای کودک آسان کند. نوع قلم و اندازه نوشته های کتاب باید به چشم کودکان آشنا باشد. این نکته به فهم و شناخت بیشتر کلمات توسط کودک کمک می کند.

بهتر است کتاب با اطلاعات کمی شروع شود. فقط اطلاعات ضروری مانند اطلاعات کلی در مورد شخصیت اصلی داستان، اسامی و محل زندگی آنها در ابتدای کتاب ارایه شود.  اطلاعات اضافی کودک را خسته کرده و دیگر میلی به کتاب خوانی نشان نخواهد داد.

  • داستان کودکانه باید پایان خوشی داشته باشد.

قسمت پایانی کتاب داستان بسیار مهم است. در انتهای داستان، باید همه مشکلات و مسائل حل شده و کتاب پایان خوشی داشته باشد (به عبارت دیگر در پایان داستان همه باید به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنند.) این مساله به خصوص برای کودکان خردسال اهمیت بیشتری دارد.

داستان کودکانه

  • داستان کودکانه باید به صورت غیر مستقیم به کودک آموزش دهد.

بهتر است داستان دارای محتوای آموزشی نیز باشد. یک داستان خوب باید به کودک نکات اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی را بطور غیر مستقیم آموزش دهد.

  • ویژگی های مثبت شخصیتی را به کودک آموزش دهد.

کتاب خوب کودکان باید شخصیت هایی داشته باشد که بتوانند در شرایط سخت قادر به تصمیم گیری درست شود. شجاعانه برای زنده ماندن و زندگی خود تلاش کرده و در تمام مراحل از اصول صحیح اخلاقی پیروی کنند.

خلاصه و جمع بندی

در این مطلب 8 ویژگی که کتاب های داستان کودکانه باید داشته باشند را معرفی کردم.  در مطلب بعدی برخی از کتاب های مناسب کودکان در مقاطع مختلف سنی را که این ویژگی های را دارند معرفی خواهم کرد.


علایم سوختن هارد کامپیوتر

تعمیر لپ تاپ

هارد دیسک چیست؟

 

تقریبا هر کامپیوتر رومیزی دارای یک یا چند درایو سخت یا هارد می باشد . حتی دوربین ها برای ضبط تصاویر ، فیلم ها و... دارای درایو سخت می باشند ،

چندین دیسک سخت با هماهنگی یکدیگر یک وظیفه را به خوبی انجام میدهند ، انها تغییرات اطلاعات دیجیتال را به صورت یک شکل نسبتا مداوم ذخیره می کنند . این نوع سیستم به کامپیوتر این اجازه را میدهد که در هنگام قطع شدن برق و یا خاموش شدن سیستم به هر دلیلی ، اطلاعات را در خود ذخیره میکند و پس از روشن شدن سیستم دوباره به اطلاعات دسترسی خواهید داشت . تمامی مطالب هارد دیسک چیست مهم می باشد و بهتر است توجه لازم را در این زمینه داشته باشید .

این نوع دیسک های سخت در سال 1950 اختراع شد ، درابتدا این دیسک ها با قطر 20 اینچ بودند و تنها اطلاعات کمی را در خود ذخیره سازی میکردند . در اوایل اختراع این دیسک ها ، به انها Fixed Disk گفته می شد اما با گذشت زمان انان را Hard Disk نام گزاری کردند تا از فلاپی ها متمایز باشند .

یک دیسک سخت چیزی متفاوت از یک نوار کاست نیست . دیسک های سخت و نوار کاست هردو دارای محل ذخیره سازی مغناطیسی می باشند . ابزار ذخیره سازی مغناطیسی بسیار عالی می باشد زیرا به وسیله ی ان میتوان به راحتی اطلاعات را پاک کرد و یا اطلاعات جدید ذخیره سازی کرد و ویژگی های بارز این نوع ابزار های مغناطیسی ان است که اطلاعات برای سالیان زیاد روی این حافظه ها باقی می ماند و مشکلی برایشان پیش نمی اید 

 

 

اجزای هارد

 

 

پلتر : صفحاتی که حالت دوار دارند و جنس انها شیشه و الومینیوم می باشد و روی انها با الیاژی مخصوص پوشانده می شود.

 

اسپیندل : میله ای که صفحات مدور هارد دیسک را به یکدیگر وصل کرده است .

 

درایو : موتوری است که صفحات مدور را به چرخش در می اورد.

 

هد : وسیله ای که اطلاعات را از پلتر دریافت میکند و در اختیار پردازنده قرار می دهد.

 

ارم هد : وسیله ای است که وظیفه ی نگه داری هد را در اختیار دارد .

 

استیپر موتور : موتوری است که با تغییر دادن میدان مغناطیسی بازوی هد را به حرکت در می اورد .

 

بیوفر کش : حافظه ی کوتاه مدتی است ککه سرعت هارد با قسمت های دیگر را هماهنگ میکند .

 

 

 

دلایل خراب شدن هارد دیسک چیست ؟

 

 

یکی از اصلی ترین دلایل خراب شدن هارد دیسک ، ضربات فیزیکی و یا تکان های شدید کیس کامپیوتر در حین کار است. باید بدانید که در زمان کار با کامپیوتر ، به علت مکانیکی بودن هد هارد دیسک ، نباید ضربه یا تکانی به هارد وارد شود در غیر این صورت می تواند باعث خرابی بخشی از هارد دیسک شود.


قطع شدن ناگهانی برق و نوسانات برق هم می تواند مشکلاتی در نحوه کارکرد هارد ایجاد کرده و حتی باعث سوختن آن شود. اما یکی دیگر از دلایل سوختن یا خرابی هارد دیسک ها ، عدم استفاده از آنها است. بله درست خوانده اید! کارخانه های سازنده هارد دیسک توصیه می کنند هر چند ماه یکبار سیستم خود را روشن کنید و عملیات خواندن یا نوشتن از روی هارد را انجام دهید. این کار به ضعیف نشدن مغناطیس موجود در هارد دیسک شما کمک می کند.


علاوه بر موارد فوق ، گرد و غبار داخل کیس می تواند باعث داغ شدن بیش از حد هارد دیسک و در نتیجه اخلال در کار آن شود.

 

 

علائم خرابی هارد کدامند ؟

 

·         آبی شدن صفحه نمایش

·         توقف ایستگاه در صفحه اول ویندوز

·         کند شدن هارد در بازیابی اطلاعات

·         سیاه شدن صفحه

·         کند شدن هارد در بازیابی اطلاعات

·         ماژول شدن هارد

·         روشن نشدن سیستم

·         صدا دادن هارد

·         عدم شناسایی هارد

·         مشکلات سخت افزاری هارد

·         خرابی هد یا موتور هارد

·         ویروسی شدن

·         بالا رفتن درجه حرارت هارد    

·         اعلام خطای ویندوز به صورت تصویر زیر:

 

 

 

 

چگونه می توان هارد دیسک خراب را احیا کرد ؟

 

اولین نکته استفاده از ویژگی Defragment در ویندوز است. بهتر است در مدت های خاصی نسبت به انجام این کار اقدام کنید تا هارد دیسک شما برای خواندن اطلاعات ، کمتر دچار زحمت شود. انجام این کار باعث می شود فایل هایی که بر روی هارد تکه تکه شده و ذخیره شده اند ، در یک محل قرار گیرند و خواندن آنها به سرعت انجام شود.

 

 

اما اگر کار از کار گذشت و هارد دیسک شما دچار مشکل شد ، موارد زیر را بررسی کنید:

 


-    اگر در حین انجام عملیات کپی کردن فایل ها ، ویندوز به شما اعلام خطا می کند ، یعنی مشکلاتی در سکتور های هارد وجود دارد. بهتر است از ابزارهای چک و بهینه سازی هارد استفاده کنید. احتمال اینکه مشکل شما به صورت نرم افزاری حل شود زیاد است.


-    اگر در حین نصب ویندوز خطاهای مختلفی اجازه ی ادامه نصب ویندوز را به شما نمی دهد یعنی هارد شما مشکلات بد سکتور دارد و باید به صورت نرم افزاری رفع شود.


-    اگر در هنگام روشن کردن کامپیوتر خود ، هارد شما شناسایی نشد ، به تنظیمات بایوس کامپیوتر روید (کلید Del) و ببینید آیا سیستم هارد شما را شناخته است یا خیر؟ اگر سیستم هارد شما را نشناخته بود ، مورد خطرناک است. بهتر است اتصالات هارد (کابل ها) را قطع و مجددا وصل کنید. ضمن اینکه بررسی کنید آیا در هنگام روشن شدن سیستم ، هارد شما هم روشن می شود یا خیر. پس از بررسی ، بهتر است هارد را سریعا به یک متخصص نشان دهید.


-    اگر هارد شما در هنگام کار صداهای زیادی تولید می کند و در واقع صدای خش خش تولید می کند سریعا آن را خاموش کنید و به متخصص نشان دهید. به احتمال زیاد هد هارد شما دچار مشکل شده است.

 

 

ریکاوری هارد سوخته


در صورتی که برد هارد شما دچار سوختگی بشود هارد شما به هیچ عنوان در سیستم بالا نمی آید و مانند یک مرده عمل می کند بهتر است به آن دست نزنید و برای بازیابی هارد خود آن را به تعمیر کار متخصص نشان دهید .


علایم سوختن هارد کامپیوتر

تعمیر لپ تاپ

هارد دیسک چیست؟

 

تقریبا هر کامپیوتر رومیزی دارای یک یا چند درایو سخت یا هارد می باشد . حتی دوربین ها برای ضبط تصاویر ، فیلم ها و... دارای درایو سخت می باشند ،

چندین دیسک سخت با هماهنگی یکدیگر یک وظیفه را به خوبی انجام میدهند ، انها تغییرات اطلاعات دیجیتال را به صورت یک شکل نسبتا مداوم ذخیره می کنند . این نوع سیستم به کامپیوتر این اجازه را میدهد که در هنگام قطع شدن برق و یا خاموش شدن سیستم به هر دلیلی ، اطلاعات را در خود ذخیره میکند و پس از روشن شدن سیستم دوباره به اطلاعات دسترسی خواهید داشت . تمامی مطالب هارد دیسک چیست مهم می باشد و بهتر است توجه لازم را در این زمینه داشته باشید .

این نوع دیسک های سخت در سال 1950 اختراع شد ، درابتدا این دیسک ها با قطر 20 اینچ بودند و تنها اطلاعات کمی را در خود ذخیره سازی میکردند . در اوایل اختراع این دیسک ها ، به انها Fixed Disk گفته می شد اما با گذشت زمان انان را Hard Disk نام گزاری کردند تا از فلاپی ها متمایز باشند .

یک دیسک سخت چیزی متفاوت از یک نوار کاست نیست . دیسک های سخت و نوار کاست هردو دارای محل ذخیره سازی مغناطیسی می باشند . ابزار ذخیره سازی مغناطیسی بسیار عالی می باشد زیرا به وسیله ی ان میتوان به راحتی اطلاعات را پاک کرد و یا اطلاعات جدید ذخیره سازی کرد و ویژگی های بارز این نوع ابزار های مغناطیسی ان است که اطلاعات برای سالیان زیاد روی این حافظه ها باقی می ماند و مشکلی برایشان پیش نمی اید 

 

 

اجزای هارد

 

 

پلتر : صفحاتی که حالت دوار دارند و جنس انها شیشه و الومینیوم می باشد و روی انها با الیاژی مخصوص پوشانده می شود.

 

اسپیندل : میله ای که صفحات مدور هارد دیسک را به یکدیگر وصل کرده است .

 

درایو : موتوری است که صفحات مدور را به چرخش در می اورد.

 

هد : وسیله ای که اطلاعات را از پلتر دریافت میکند و در اختیار پردازنده قرار می دهد.

 

ارم هد : وسیله ای است که وظیفه ی نگه داری هد را در اختیار دارد .

 

استیپر موتور : موتوری است که با تغییر دادن میدان مغناطیسی بازوی هد را به حرکت در می اورد .

 

بیوفر کش : حافظه ی کوتاه مدتی است ککه سرعت هارد با قسمت های دیگر را هماهنگ میکند .

 

 

 

دلایل خراب شدن هارد دیسک چیست ؟

 

 

یکی از اصلی ترین دلایل خراب شدن هارد دیسک ، ضربات فیزیکی و یا تکان های شدید کیس کامپیوتر در حین کار است. باید بدانید که در زمان کار با کامپیوتر ، به علت مکانیکی بودن هد هارد دیسک ، نباید ضربه یا تکانی به هارد وارد شود در غیر این صورت می تواند باعث خرابی بخشی از هارد دیسک شود.


قطع شدن ناگهانی برق و نوسانات برق هم می تواند مشکلاتی در نحوه کارکرد هارد ایجاد کرده و حتی باعث سوختن آن شود. اما یکی دیگر از دلایل سوختن یا خرابی هارد دیسک ها ، عدم استفاده از آنها است. بله درست خوانده اید! کارخانه های سازنده هارد دیسک توصیه می کنند هر چند ماه یکبار سیستم خود را روشن کنید و عملیات خواندن یا نوشتن از روی هارد را انجام دهید. این کار به ضعیف نشدن مغناطیس موجود در هارد دیسک شما کمک می کند.


علاوه بر موارد فوق ، گرد و غبار داخل کیس می تواند باعث داغ شدن بیش از حد هارد دیسک و در نتیجه اخلال در کار آن شود.

 

 

علائم خرابی هارد کدامند ؟

 

·         آبی شدن صفحه نمایش

·         توقف ایستگاه در صفحه اول ویندوز

·         کند شدن هارد در بازیابی اطلاعات

·         سیاه شدن صفحه

·         کند شدن هارد در بازیابی اطلاعات

·         ماژول شدن هارد

·         روشن نشدن سیستم

·         صدا دادن هارد

·         عدم شناسایی هارد

·         مشکلات سخت افزاری هارد

·         خرابی هد یا موتور هارد

·         ویروسی شدن

·         بالا رفتن درجه حرارت هارد    

·         اعلام خطای ویندوز به صورت تصویر زیر:

 

 

 

 

چگونه می توان هارد دیسک خراب را احیا کرد ؟

 

اولین نکته استفاده از ویژگی Defragment در ویندوز است. بهتر است در مدت های خاصی نسبت به انجام این کار اقدام کنید تا هارد دیسک شما برای خواندن اطلاعات ، کمتر دچار زحمت شود. انجام این کار باعث می شود فایل هایی که بر روی هارد تکه تکه شده و ذخیره شده اند ، در یک محل قرار گیرند و خواندن آنها به سرعت انجام شود.

 

 

اما اگر کار از کار گذشت و هارد دیسک شما دچار مشکل شد ، موارد زیر را بررسی کنید:

 


-    اگر در حین انجام عملیات کپی کردن فایل ها ، ویندوز به شما اعلام خطا می کند ، یعنی مشکلاتی در سکتور های هارد وجود دارد. بهتر است از ابزارهای چک و بهینه سازی هارد استفاده کنید. احتمال اینکه مشکل شما به صورت نرم افزاری حل شود زیاد است.


-    اگر در حین نصب ویندوز خطاهای مختلفی اجازه ی ادامه نصب ویندوز را به شما نمی دهد یعنی هارد شما مشکلات بد سکتور دارد و باید به صورت نرم افزاری رفع شود.


-    اگر در هنگام روشن کردن کامپیوتر خود ، هارد شما شناسایی نشد ، به تنظیمات بایوس کامپیوتر روید (کلید Del) و ببینید آیا سیستم هارد شما را شناخته است یا خیر؟ اگر سیستم هارد شما را نشناخته بود ، مورد خطرناک است. بهتر است اتصالات هارد (کابل ها) را قطع و مجددا وصل کنید. ضمن اینکه بررسی کنید آیا در هنگام روشن شدن سیستم ، هارد شما هم روشن می شود یا خیر. پس از بررسی ، بهتر است هارد را سریعا به یک متخصص نشان دهید.


-    اگر هارد شما در هنگام کار صداهای زیادی تولید می کند و در واقع صدای خش خش تولید می کند سریعا آن را خاموش کنید و به متخصص نشان دهید. به احتمال زیاد هد هارد شما دچار مشکل شده است.

 

 

ریکاوری هارد سوخته


در صورتی که برد هارد شما دچار سوختگی بشود هارد شما به هیچ عنوان در سیستم بالا نمی آید و مانند یک مرده عمل می کند بهتر است به آن دست نزنید و برای بازیابی هارد خود آن را به تعمیر کار متخصص نشان دهید .


چگونه مودم را عیب یابی کنیم؟

تعمیر مودم

این روزا بیشتر کاربرای اینترنت، از انواع مودم برای دریافت این سرویس استفاده می کنن. مودم هم مثل هر دستگاه الکترونیکی دیگه ای ممکنه به دلایل مختلفی دچار مشکلاتی بشه؛ مثلا قطع و وصل بشه یا این که کلا روشن نشه. خب بدون شک این مساله تاثیرات منفی زیادی رو کار شما میذاره و اذیتتون میکنه. به همین خاطر هم لازمه که با مراحل و روش های عیب یابی مودم آشنا باشین. در این صورت میتونین مشکل و منشأ بروزش رو خیلی زود شناسایی کنین و در زمان مناسب برطرفش کنین. در ادامه ی این مطلب، نکات کامل و کاربردی رو راجع به عیب یابی انواع مودم و ترفندهای رفع ایراد به شما همراهان عزیز ارائه میدیم بتونین مشکل رو برطرف کنین. همچنین یادآوری می کنیم که مهندسین مجرب IT در مرکز طراحی شبکه ، خدمات تخصصی رو برای ترمیم مودم به شما ارائه میدن؛ ما رو همراهی کنین.

عیب یابی مودم

مراحل عیب یابی مودم

برای این که بتونین مودم رو عیب یابی و مشکلاتش رو برطرف کنین، باید به ترتیب زیر پیش برین:

  • اگه مودم ADSL تون دچار قطعی شد، بهتره اول از روشن بودن و اتصال صحیح اون به خط تلفن و کامپیوتر اطمینان حاصل کنین.
  •  حالا باید از فعال بودن سرویس اینترنتتون مطمئن بشین. علامت اصلی فعال بودن خط ADSL، روشن چراغی به همین اسم روی مودم هست. اگه این چراغ روشن میشه ولی شما به اینترنت دسترسی ندارین، ممکنه اشتراکتون تموم شده باشه. یه کار دیگه هم که باید بکنین اینه که با یه مودم دیگه هم اتصال رو چک کنین؛ چون ممکنه اتصال قطع باشه و چراغ به خاطر خرابی روشن بشه.
  •  در سومین مرحله ی عیب یابی مودم ، باید به این نکته توجه کنین که اگه مودم تون رو تعویض کردین، بعضی از ISP ها شناسه سخت افزاری مودم قبلی شما رو به عنوان تنها مودم معتبر برای استفاده از سرویس شما، قفل میکنن. این یعنی شما با تعویض مودم، به هیچ وجه امکان اتصال به اینترنت رو نخواهید داشت. لازمه که این مورد رو با ISP بررسی کنین و در صورت فعال بودن این حالت، مودم جدید رو از خط تلفن جدا کنین. برای رفع این مشکل، خط باید ریست بشه.
  • 4- معمولا بعد از تنظیم مودم روی حالت PPPoE ، چراغ اینترنت اون روشن میشه. حالا اگه در این حالت هم اینترنت روی سیستم تون ندارین، باید از سالم بودن کابل ها مطمئن بشین. بعدش برای عیب یابی مودم، باید اطمینان پیدا کنین که کارت شبکه به درستی تنظیم شده. نشانه صحیح اتصال کابلی صحیح و تنظیمات صحیح کارت شبکه، چشمک زدن چراغ LAN روی مودم و روی کارت شبکه کامپیوتر هست.
  • خیلی از کاربرا با مودم بی سیم شون مشکل دارن؛ به این ترتیب که میگن از طریق کابل به اینترنت دسترسی دارن اما روی اتصال وایرلس، نت ندارن. یعنی درحالی که به وایرلس متصل هستن، به اینترنت بیسیم دسترسی ندارن. در صورت بروز این مشکل، ممکنه خاموش بودن حالت وایرلس روی مودم باشه. (بعضی از مودم ها برای حالت وایرلس دکمه ی مجزا دارن). همچنین این احتمال وجود داره که تنظیمات آی پی کارت شبکه وایرلس دستگاه شما روی حالت دستی باشه. طبق تجربه و توصیه ی کارشناس های مرکز طراحی شبکه، بهتره این بخش رو روی حالت اتوماتیک بذارین. گاهی هم درایور کارت شبکه وایرلس مشکل داره که با یه آپدیت کردن برطرف میشه.
  •  ششمین مرحله ی عیب یابی مودم ، مربوط به آیتم Dial On Demand هست که اگه فعال باشه، در صورت عدم استفاده سیستم از اینترنت، مودم خود به خود قطع میشه. این حالت برای جاهایی مناسبه که مدت زمان اتصال به اینترنت هم در صورت حساب مشتری تاثیر داشته و لحاظ بشه (مثل کافی نت ها). البته ISP در ایران، این حالت رو در نظر نمیگیرن. فراموش نکنین که به محض اینکه کامپیوتری مجددا نیاز به اینترنت داشته باشه، مودم باز به صورت خودکار به اینترنت متصل میشه. با این تفاسیر، در زمان قطع بودن اتصال، چراغ اینترنت هم خاموش میشه و شما رو به اشتباه میندازه. پس حتما از فعال بودن یا نبودن این حالت مطمئن بشین.
  •  یکی دیگه از موارد و مراحل عیب یابی مودم ، مربوط به نویز ها و خش خش های خط تلفن هست. بعضی از کاربرا هم از این مساله شکایت دارن که وقتی تلفن زنگ میخوره، اتصال اینترنت قطع میشه. خب اگه این مشکلات پیش اومد، مطمئن باشین که اسپلیتر یا همون نویز گیر مودم تون خرابه یا درست نصب نشده. بنابراین اول از اتصال صحیح این بخش مطمئن بشین. برای این کار، اول باید مطمئن بشین که خط تلفن به ورودی اون متصل شده و پورت های خروجی اسپلیتر به تلفن و مودم به صورت صحیح وصل شدن. اگه فاصله بین مودم و دستگاه تلفن زیاده، بهترین راه، اصلاح سیم کشی تلفن هست.

مرکز طراحی شبکه

مرکز طراحی شبکه ، تحت حمایت و نظارت مستقیم مرکز سخت افزار ایران، تخصصی ترین خدمات و سرویس ها رو در حوزه ی نتورک به کاربرا ارائه میده. در این مرکز نیروهای زبده ای فعالیت می کنن که سالها در حوزه مورد بحث کار کردن و از دانش روز شبکه بهره مند هستن. طراحی و اجرای انواع سیستم های شبکه، تعمیر مشکلات شبکه، نصب و راه اندازی تجهیزات مختلف شبکه، ترمیم تجهیزات و مواردی از این دست، مهم ترین سرویس هایی هستن که همکارای ما در واحد طراحی شبکه ی مرکز سخت افزار ایران به مراجعین ارائه میدن. پرسنل مرکز طراحی شبکه تلاش میکنن ضمن ارائه با کیفیت ترین سرویس ها، رضایت شما کاربران محترم رو جلب کنن و شما رو از مراجعه به سایر مراکز بی نیاز کنن.